- باد دادن
- در معرض باد گذاشتن: پس از کوبیدن خرمن را باد میدهند، نیست و نابود کردن از دست دادن تلف کردن از کف دادن امری یا چیزی را بدون اخذ نتیجه
معنی باد دادن - جستجوی لغت در جدول جو
- باد دادن ((دَ))
- از دست دادن، از دست رفتن، در معرض باد گذاشتن
![تصویری از باد دادن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/4/6/mon-0004600.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باد دادن بباد دادن، ویران کردن خراب کردن، یا برباد دادن خرمن. باد دادن خرمن، مستهلک ساختن ضایع گردانیدن عیش تلف کردن عمر
![تصویری از داد دادن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/7/8/amd-0027834.jpg)
به داد کسی رسیدن و حکم به عدل و داد کردن، کنایه از چنان که سزاوار است رفتار کردن، کنایه از چنان که شاید و باید کاری انجام دادن
![تصویری از بار دادن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/9/1/amd-0029134.jpg)
میوه دادن درخت، بر دادن، گل دادن گیاه، در کشاورزی کود دادن به زمین
اجازۀ حضور دادن، اذن ورود دادن
اجازۀ حضور دادن، اذن ورود دادن
заряжать
aufladen
заряджати
ładować
carregar
caricare
charger
opladen
mengisi daya
चार्ज करना
şarj etmek
kuchaji
চার্জ করা